کودکان بسیار اجتماعی هستند که به راحتی دوست می شوند در حالی که دیگران بسیار خجالتی هستند. کمرویی حاکی از درجه خاصی از درونگرایی در زمینه های اجتماعی است که از طریق رفتار بسته و محتاطانه خود را نشان می دهد.
کودکان خجالتی در مواجهه با غریبه ها یا موقعیت های جدید تمایل به فرار یا اجتناب از تماس اجتماعی دارند. در واقع بازداری در زمینه های اجتماعی یکی از بارزترین ویژگی های کمرویی دوران کودکی است. یک کودک خجالتی سعی می کند فاصله خود را حفظ کند و در مقابل غریبه ها صحبت نمی کند، معمولاً از ترس، اضطراب یا خجالت.
خجالتی بودن دوران کودکی یک بیماری نیست، اما والدین و مربیان اغلب به آن واکنش نشان می دهند که انگار چنین است. این واکنش ریشه در فرهنگ غربی دارد، جایی که جامعه پذیری و برون گرایی ارزش مثبتی قائل می شود، به طوری که کودکان به برقراری ارتباط و ارتباط با دیگران تشویق می شوند. در نتیجه، کمرویی دوران کودکی اغلب به عنوان یک ویژگی منفی شناخته می شود که باید در اسرع وقت بر آن غلبه کرد.
اما حقیقت این است که همه گونهها، فرهنگها و نسلها در رویارویی با غریبهها یا در موقعیتهای جدید درجاتی از بازداری یا حتی اجتناب از خود نشان میدهند. به عنوان یک قاعده کلی، همه ما زمانی که در مقابل غریبه ها هستیم بیشتر خود را کنترل می کنیم و با افرادی که می شناسیم احساس راحتی بیشتری می کنیم. قابل درک است، زیرا ما نمی دانیم چه چیزی را باید انتظار داشته باشیم و نگران ایجاد یک تاثیر اولیه خوب هستیم.
فراگیر بودن خجالتی بودن نظریه های جدیدی را برانگیخته است که پیشنهاد می کنند ممکن است عملکردهای تطبیقی داشته باشد. در بسیاری از موارد، در واقع، کمرویی یک نقطه ضعف یا مشکل نیست، بلکه یک پاسخ طبیعی، قابل درک و عادی در محتاط ترین، درونگراترین و/یا دلهره آورترین افراد است.
افزایش توانایی شناسایی تهدیدات
روانشناسان دانشگاه ایالتی پنسیلوانیا دریافتند که کودکان خجالتی ممکن است برای درک و تشخیص تهدیدهای اجتماعی در محیط خود نسبت به کودکانی که این گونه نیستند، آمادگی بیشتری داشته باشند.
هنگامی که کودکان خجالتی با موقعیت جدیدی روبرو می شوند، احتمالاً آن را ترسناک می دانند، بنابراین می توانند راهبردهایی مانند هوشیاری از راه دور را فعال کنند که به آنها امکان می دهد در عین ایمن ماندن، درباره موقعیت بیشتر بیاموزند. در واقع نشان داده شده است که مغز کودکان خجالتی به موقعیت های اجتماعی واکنش متفاوتی نشان می دهد.
از آنجایی که کودکان خجالتی تمایل دارند "قبل از پریدن محاسبه کنند"، احتمال بیشتری دارد که تهدیدات بالقوه را تشخیص دهند، که می تواند آنها را در موقعیت های اجتماعی هوشیارتر کند. به عنوان مثال، یک کودک خجالتی ممکن است به راحتی متوجه مشخصات یک همکلاسی سرسخت یا بزرگسالی شود که می خواهد به او آسیب برساند زیرا آستانه کمتری برای تشخیص تهدید دارد. بنابراین، کمرویی دوران کودکی می تواند او را از خطرات جسمی و روانی محافظت کند و همچنین از درگیری های بین فردی جلوگیری کند.
خجالتی بودن دوران کودکی باعث افزایش همدلی می شود
روانشناسان از کالج لوئیس و کلارک آنها یکی دیگر از مزایای کمرویی دوران کودکی را کشف کردند. آنها دریافتند که دور ماندن در موقعیت های اجتماعی جدید می تواند رشد شناختی-اجتماعی کودکان را بهبود بخشد.
این محققان داستانهای دوران کودکی را برای کودکان میخواندند و از آنها میخواستند توضیح دهند که چرا شخصیتها به شیوههای خاصی عمل میکنند یا تصمیمهای خاصی میگرفتند. بنابراین آنها نظریه ذهن را ارزیابی کردند، جنبه ای از شناخت اجتماعی که شامل در نظر گرفتن دیدگاه شخص دیگری است.
آنها دریافتند که بچه های خجالتی توضیحات پیچیده تری در مورد داستان ها می دهند و توانسته اند خود را به جای شخصیت ها بگذارند. حفظ فاصله خود با مشاهده دقیق و گوش دادن به آنچه اتفاق می افتد، می تواند به کودکان خجالتی اجازه دهد تا یاد بگیرند و درک بهتری از چگونگی ایجاد موقعیت های اجتماعی داشته باشند، که این امر رشد همدلی را تسهیل می کند.
والدین و معلمان در مورد کمرویی دوران کودکی چه باید بدانند؟
خجالتی بودن دوران کودکی به معنای محکومیت به زندگی انفرادی نیست. همه افراد خجالتی یکسان نیستند و همه در معرض خطر ابتلا به اختلالات اجتماعی نیستند.
در یک مفهوم کلی، خجالتی بودن دوران کودکی تنها زمانی بیمارگونه است که بر زندگی کودک تأثیر منفی بگذارد، او را از انجام فعالیت های هم سن و سال خود باز می دارد، روابطش با همسالان را به خطر می اندازد و/یا به عملکرد تحصیلی او آسیب می رساند. در چنین مواردی لازم است از کمک تخصصی درخواست شود.
با این حال، این احتمال وجود دارد که وقتی کودکان درک بهتری از پویایی تعاملات بین فردی به دست می آورند، مهارت های اجتماعی را توسعه می دهند که آنها را قادر به ایجاد و حفظ دوستی ها و همچنین ادغام موفقیت آمیز در زمینه های اجتماعی متنوع می کند. در بیشتر موارد، خجالتی بودن دوران کودکی بهتر به عنوان یک ویژگی شخصیتی به جای آسیب شناسی بالقوه در نظر گرفته می شود.
در واقع، در جوامع گروه محور که حفظ هارمونی و روابط بین فردی ارزش مثبت دارد، اعتدال درونی، مراقبت و احتیاط کودکان خجالتی به عنوان شاخص های بلوغ اجتماعی تلقی می شود. به عنوان مثال، در جامعه سنتی چین، والدین تمایل دارند رفتار خجالتی را به عنوان نشانه ای از اطاعت و احترام تفسیر کنند.
اگر والدین و مربیان بخواهند به جای اینکه آنها را وادار به خلاصی از شر کمرویی کنند کاری انجام دهند تا زندگی را برای کودکان خجالتی آسان تر کنند، باید به سادگی به آنها کمک کنند تا مهارت های حل تعارض را توسعه دهند. مطالعه انجام شده در دانشگاه عادی شانگهای دریافتند که این مهارت ها مشکلات اجتماعی، روانی و آموزشی را که کودکان خجالتی ممکن است داشته باشند، کاهش می دهد.
اگرچه کودکان خجالتی در موقعیتهای اجتماعی مضطرب و محتاط هستند، اما استفاده از راهبردهای سازنده و تعارضمحور تصویر آنها را با همسالان و معلمان خود بهبود میبخشد و باعث میشود آنها را اجتماعیتر و خوشرفتارتر درک کنند.
منابع:
ژو، جی. و. آل (2021) کمرویی و سازگاری در دوران کودکی در جنوب شرقی چین: نقش تعدیل کننده مهارت های حل تعارض. جبهه روانشناسی؛ 10.3389
Hassan, R. & Pole, K. (2020) کمرویی دوران کودکی می تواند سودمند باشد - آن را آسیب شناسی نکنید. En: روان.
پول، کیال و. آل. (2019) عدم تقارن مغزی پیشانی و خط سیر کمرویی در سالهای اولیه مدرسه. مجله روانشناسی کودکان غیر عادی؛ 47 (7): 1253-1263.
LaBounty، J. et. آل (2016) رابطه بین شناخت اجتماعی و خلق و خو در کودکان پیش دبستانی. رشد نوزاد و کودک؛ 26 (2): e1981.
LoBue, V. & Pérez, K. (2014) حساسیت به تهدیدات اجتماعی و غیر اجتماعی در کودکان خجالتی خجالتی در معرض خطر اضطراب. علم تخیلی؛ 17 (2): 239-247.
Chen, X. & French, DC (2008) شایستگی اجتماعی کودکان در زمینه فرهنگی. انو روانشناسی; 59; 591-616.
ورودی خجالتی بودن دوران کودکی می تواند سازگار باشد: 2 مزیت کودکان خجالتی اولین بار در منتشر شد گوشه روانشناسی.