چگونه به کسانی که انگیزه ندارند انگیزه بدهیم

0
- تبلیغات -

چگونه به کسانی که انگیزه ندارند انگیزه بدهیم؟

بله، اما این اوست که تنبل است!

اوست که خود را متعهد نمی کند!

چیز دیگری در سر دارد! با آن چه کنم؟

- تبلیغات -

چند بار این کلمات را شنیده اید؟

انگیزه بسیاری از رهبران ریشه این موضوع را در درون فرد می بینند. اما آیا واقعا همیشه توضیح درستی است؟

آیا می دانید چند نفر از من می پرسند: "چگونه می توانم به کسانی که انگیزه ندارند انگیزه بدهم؟"

برای اینکه بخواهم پاسخی بدهم، می خواهم بپرسم دو سوال به همه مدیر. سوالاتی که یک رهبر واقعی همیشه باید در چنین شرایطی از خود بپرسد.

 

1. چگونه به کسانی که انگیزه ندارند انگیزه دهیم: چه دلایل دیگری وجود دارد؟

ابتدا از خود می‌پرسیم: «20 دلیل چه می‌تواند باشد؟ یکی از همکاران شما آیا او اینگونه رفتار می کند؟" 

20، نه یک. 

"او به دلیل تقصیر خودش بی انگیزه است" به عنوان انگیزه کافی نیست.

در واقع آن است که انگیزه دور انداختن در ابتدا چطور? حداقل به دو دلیل. 

اولین مورد این است که اگر به آن برچسب "بی انگیزه" بدهید، تبدیل شدن به آن آسان تر است پیشگویی که به حقیقت می پیوندداست. همکار او احساس می کند رها شده است و شروع به افتادن روی خود می کند و پاروهای قایق را بیشتر و بیشتر می کشد.

و سپس می گویید: "اوه، اما او بود که پاروهای قایق را کشید!". و ما نقطه به نقطه هستیم! 

دلیل دوم این است که اگر به آن اعتقاد دارید کونکونو اینجوری رفتار کن چون "تقصیر اونه" شما قدرتی را که دارید برای تبدیل او به بهترین نسخه از خودش رها می کنید. به عنوان یک رهبر، اجازه دهید با آن روبرو شویم، یکی از وظایف اساسی شماست.

یعنی زمانی که فکر می کنم تو این کار را نمی کنی خوب هیچی، من شروع به رفتار کردن با تو میکنم انگار واقعا هیچ ارزشی نداشتی. به این ترتیب من به سختی عنکبوت را از سوراخ بیرون خواهم آورد. اگر از طرف دیگر، من فکر می کنم که شما می توانید باشید یک قهرمان (یا حداقل بهترین نسخه از خودتان)سپس من با کنجکاوی، اشتیاق، انرژی به شما نزدیک می شوم و همه این مواد به شما کمک می کند تا پتانسیل های پنهان شما را آشکار کنید.

اگر به دنبال سوال نه یک بلکه 20 پاسخ باشیم "زیرا آن شخص اینجوری رفتار میکنه?"، سپس می توانیم شروع به تأمل در این واقعیت کنیم که این می تواند موقعیتی باشد که او در آن قرار دارد. شاید او خود را بخشی از فرهنگ شرکتی احساس نمی کند. یا احساس می کند نامرئی یا شنیده نشده است. چه کسی می داند، ممکن است ترسیده باشد یا برای آن کار آماده نباشد. 

بنابراین، اگر فراتر از "تقصیر اوست" فکر کنید، یک سری علل را خواهید دید جا برای حرکت داری. این نکته کلیدی است!

اگر احساس نمی کنید شنیده می شوید، می توانم سعی کنم کمی بیشتر این کار را انجام دهم. یا اگر برای این کار آماده نیست، می توانم او را زودتر به بلوغ آموزش دهم. یا دوباره، اگر او احساس نمی‌کند بخشی از فرهنگ شرکتی است، می‌توانم کاری کنم که او بهتر با ارزش‌هایی که نمی‌فهمد ازدواج کند. و غیره.

- تبلیغات -


وظیفه رهبر واقعی بهبود اطرافیانش است!

 

2. آیا من انگیزه دارم یا الهام بخش هستم؟

سوال دومی که رهبر باید بپرسد این است: آیا برای انگیزه دادن به همکارم کار می کنم یا برای الهام بخشیدن به او؟ 

Il گذر ذهنی یعنی پیشنهاد من این است که کمتر به «چرا» فکر کنید آن شخص انگیزه ندارد؟" و بیشتر به "چگونه می توانم الهام بخش آنهاa?".

زیرا می توانید با چوب یا هویج یا با دادن جایزه و یا تهدید و تنبیه به مردم انگیزه دهید. 

اما بیایید در مورد آن فکر کنیم: از این طریق مطمئن هستید که رفتار دلخواه را به دست خواهید آورد؟ خوب، شاید بله، شما آن را دریافت کنید ... اما فکر می کنید چقدر طول می کشد؟ آیا معتقدید آنچه به دست آورده اید به لطف وفاداری همکارتان به دست آمده است؟ آیا عشق برای شما وجود دارد یا برای شرکت؟ شاید اشتیاق وجود دارد که lo منجر به انجام کارها با دقت و دقت بیشتر از حد لازم می شود؟

قطعا نه. در واقع، گاهی اوقات دقیقا برعکس وجود دارد. پس چه نوع همکارانی را در کنار خود می خواهید؟

گروهی از مزدوران که در اولین سختی شما را (به طور قابل درک) تنها خواهند گذاشت؟

یا گروهی از افرادی که به شما وفادار هستند و واقعاً به نفع شرکت نگاه می کنند، حتی قبل از خودت؟

بنابراین از خود بپرسید: برای ایجاد محیطی که الهام بخش همکارانتان باشد، چه کاری می توانید انجام دهید؟ این سوال را در شغل فعلی خود با خود همراه کنید و برای ایجاد یک جو عاطفی خوب در بین افرادی که به شما کمک می کنند تلاش کنید. اگر الان از آنها مراقبت نکنی، فردا هم از تو مراقبت نمی کنند. اگر اکنون مسئولیت انگیزه آنها را به عهده نگیرید، فردا مسئولیت نتایج شما را بر عهده نخواهند گرفت. و بالعکس.

دوستان البته با این همه منظورم این نیست که افراد بی انگیزه وجود ندارند. 

دنیا پر از افرادی است که ساعات کاری خود را در فیس بوک می گذرانند یا با کوله پشتی هایشان به ساعت خود خیره می شوند و منتظرند تا به سمت خروجی بپرند.

با این حال، این یک واقعیت است: تمرکز فقط بر انگیزه افراد ما را به دید بسیار بسیار محدودی سوق می دهد. 

پس چرا فقط به تعیین اعداد، اهداف برای رسیدن به آن فکر می کنید، عملکرد قابل اندازه گیری، پاداش به هدف و سایر مشوق هایی که شاید شما را وادار کند گروهی از همکاران با انگیزه بسازید، اما کسانی که به یکدیگر اهمیت نمی دهند، بلکه می توانند از پشت به خود خنجر بزنند. نه تنها این: وقتی یک پیشنهاد شغلی با یک امتیاز اضافی دریافت می‌شود، مشکل زیادی نخواهید داشت که همه چیز را رها کنید و به جای دیگری بروید.

اکنون: واضح است که مشوق ها لازم است، من نیز از ابزارهای مشابه در شرکت استفاده می کنم، اما به تنهایی کافی نیستند.

کاری که ما باید انجام دهیم یادگیری الف است الهام بخشیدن به مردم. 

ما باید به آنها احساس هدفمندی بدهیم، کاری کنیم که احساس کنند مهم هستند، مورد توجه قرار می گیرند، شنیده می شوند و درک می شوند. مهم است که آنها احساس کنند عضوی از یک تیم هستند و چرا که نه، یک خانواده... نه فقط مجری. فقط از این طریق می توانیم به کسانی که انگیزه ندارند انگیزه بدهیم.

 

امیدوارم ایده هایی در مورد چگونگی شروع کار در این راستا داده باشم. در خبرنامه SkillFactor ثبت نام کنید تا مسیری را دنبال کنید که شما را به رهبر بهتری تبدیل کند: https://skillfactor.it/newsletter/

مقاله چگونه به کسانی که انگیزه ندارند انگیزه بدهیم به نظر می رسد اولین بار در روانشناس میلان.

- تبلیغات -
مقاله قبلیریتا اورا، بانوی صورتی در اینستاگرام
مقاله بعدیمد آینده: بین NFT و متاورس
ستاد تحریریه موسی نیوز
این بخش از مجله ما همچنین به اشتراک گذاری جالبترین ، زیباترین و مرتبط ترین مقاله های ویرایش شده توسط سایر بلاگ ها و مهمترین و مشهورترین مجلات در وب می پردازد که با باز گذاشتن خبرهای خود برای تبادل اجازه اشتراک گذاری را داده اند. این کار بصورت رایگان و غیرانتفاعی انجام می شود اما تنها با هدف به اشتراک گذاری ارزش مطالب بیان شده در انجمن وب انجام می شود. بنابراین ... چرا هنوز در موضوعاتی مانند مد می نویسم؟ آرایش؟ شایعات؟ زیبایی ، زیبایی و رابطه جنسی؟ یا بیشتر؟ زیرا وقتی زنان و الهام آنها این کار را انجام می دهند ، همه چیز دید جدید ، جهت گیری جدید ، کنایه جدید به خود می گیرد. همه چیز تغییر می کند و همه چیز با سایه ها و سایه های جدید روشن می شود ، زیرا جهان زن یک پالت بزرگ با رنگ های بی نهایت و همیشه جدید است! هوشی شوخ تر ، ظریف تر ، حساس تر ، زیبا تر ... ... و زیبایی دنیا را نجات خواهد داد!