کشف ادیپ: افسانه یا واقعیت روانی؟ (قسمت اول)

0
ادیپ
- تبلیغات -

با این مقاله قصد دارم یک سری از نشریات را با موضوع مجموعه ادیپ افتتاح کنم ، با این هدف که خوانندگان را به موضوعی که ممکن است در مورد آن شنیده باشند نزدیک کنند ، که خاطرات مدرسه یا شاید افسانه ها و ریزه های روانکاوی قدیمی به آن معمول است در استودیوهای گران و گرم خود مومیایی شده اند. من سعی خواهم کرد نشان دهم که این موضوع ، برعکس ، موضوعی است که بیش از هر زمان دیگری جریان دارد ، حال و جهانی ، پویا و اجتناب ناپذیر ، ظریف و پیچیده است ، همانطور که خواهیم دید ، حل و غلبه بر آن بستگی دارد ، رشد فرد (و نه تنها).

همه داستان را می دانند ادیپ، کسی که برای یک سری از رویدادها خود را تبلیغ کرد پدر را بکش و با مادر ازدواج کن، همه ناآگاهانه

ادیپ

عدم آگاهی ادیپ ناآگاهی خود ماست ، زیرا ، همانطور که خواهیم دید ، این پویایی فقط مربوط به این شخصیت داستانی نیست ، بلکه یک مرحله اساسی در تاریخ روانی و ناخودآگاه هر یک از ماست. انکار این اصل روانی کاری جز شباهت هر چه بیشتر ما به خود ادیپ ، که پس از کشف حقایق وحشتناک ، خود را کور می کند و دیگر نمی تواند خورشید را ببیند ، شاهد جنایت خود است ، سرانجام در جنگل سرگردان می شود. 

بیایید این سفر را از جمله ای برگرفته از شروع کنیم فاوست توسط گوته: "آنچه را که از پدران خود به ارث برده اید ، اگر واقعاً می خواهید مالک آن باشید ، آن را پس بگیرید.

- تبلیغات -

از زمان های بسیار قدیم ، انسان به رابطه و جانشینی نسل ها علاقه مند بوده است ، از ابتدا خداشناسی از هسیود ، که در آن داستان درگیری ذاتی پدر و پسر را می یابیم. دوباره ، در اسطوره شناسی ما مثالهای زیادی در رابطه با "مبارزه" پدر و پسر داریم ، فقط فکر کنید زئوس که ، فرار از خشم پدرش کرونو، او برادران خود را آزاد خواهد کرد و جای پدر خود را می گیرد. از این منظر ، جهان بر اساس جانشینی نسل ها بنا نهاده شده است.

 ادیپ نیز در افسانه های مسیحیت: من به داستان س. جولیانو، نامیده می شود parricide ، که در شمایل نگاری در عمل به قتل پدر و مادر خود کامل با هاله نشان داده شده است.

ادیپ

 بنابراین روشن است که این تصاویر از اساطیر گرفته تا مسیحیت تکراری هستند. تصاویر خام و بتنی که با این وجود ، در تاریخ متحول شده اند: عملکرد نماد، که با گذشت زمان جای این گونه بازنمایی ها را گرفته است؛ با این حال ماده تغییر نمی کند: یک میل در پایگاه باقی می ماند، حتی استعاری ، برای تسخیر ارث پدران، همانطور که به قول گوته است. 

قبل از فروید، مردم شناسی نادیده گرفت بعد ناخودآگاه، در سایه ، تمام آن پویایی های زیرزمینی را که رفتارهای ظاهراً غیر منطقی مردان را تعیین می کند و تاریخچه آنها را تعیین می کند ، در گذر از نسلی به نسل دیگر ، رها می کند. قدرت تفکر فرویدی در این است که فداکاری را به عنوان یکی از نتایج احتمالی عقده ادیپ در انسان بدوی در نظر گرفته ایم.

 جمله گوته که در بالا نقل شد توسط فروید در مورد گرفته شده است توتم و تابو (1912-1913) جایی که وی فرض می کند بشریت با جرمی اصلی روبرو شده است که از آن اخلاق ، دین ، ​​سازمان ها و در نهایت ، انتقال بین نسلی نشأت گرفته است. فروید اظهار داشت که قدیمی ترین سازمان بشری متشکل از "باندهایی" از مردان با حقوق برابر بود ، اما تابع قوانین سیستم بود توتمی-پدری؛ روزی این برادران متحد شدند ، پدرشان را کشتند و او را بلعیدند و به قدرت پدری پایان دادند. در عمل پدر خوردن ، درونی کردن او ، شناسایی با او اتفاق می افتد. (3)

ادیپ

با این حال ، پدرش هنگام مرگ از قدرت بیشتری برخوردار شد. خرد شده توسط احساس گناه با خنجر زدن ، پسران راه اندازی کردند توتم به عنوان یک جانشین پدری با منع کشتن آنها و امتناع از تصرف زنان قبیله. بنابراین دو "قانون" اول که روابط اولیه بین مردان را تنظیم می کنند ، متولد شدند تابو

- تبلیغات -

علی رغم ایجاد توتم ، تصعید از شخصیت جنجالی پدر ، آرزوی کودک برای جایگزینی پدر و مادر خاموش نخواهد شد. حداکثر ، همانطور که خود فروید اظهار داشت ، این محرک ها شکل جدیدی از بیان پذیرفته شده از نظر اجتماعی را پیدا می کنند ، پوششی از خواسته های محارم از پسری که با معرفی کشاورزی ، رضایت (نمادین) از کار در و کار با مادر زمین را پیدا خواهد کرد. 

با این حال قوانین اشتقاق توتمیک در ناخودآگاه انسان باقی می ماند هنوز هم کدی را تنظیم می کند که روابط بین نسل ها را تنظیم می کند ، رابطه ای که همیشه با "آرزوی پسر برای جایگزینی پدر-خدا" مشخص می شود. در واقع ، ما از "کد" بین نسلی صحبت می کنیم.

مرکزیت ارقام والدین به عنوان پیوندهای انتقال بین نسلی مشهود است. همانطور که برای درک باستان ترین خواسته های خود بازگشت به طلوع بشریت ضروری است ، به همین ترتیب برای شناخت پایه های سازماندهی نوجوان نیز باید به دوره کودکی اعتماد کرد)

اولین ردپای ادیپ را که از نظر روانکاوی درک می شود ، می توان در نامه ای از فروید به دوستش یافت تازگی (1897) و بعداً درتعبیر خواب (1900) و در سه مقاله در مورد نظریه جنسی (1905) در اینجا فروید از آن صحبت می کند رابطه مادر و کودک، اولین رابطه جهانی که انسان زندگی می کند ؛ او کودک را به عنوان موجودی جنسی تعریف می کند که در روابط اولیه با مادر شروع به جعل دنیای درونی خود می کند. به نظر من تأكيد بر اهميت اين رابطه براي رشد فردي فرد زايد است.

از این دیدگاه ، از همان ابتدا دنیای درونی کودک ، هویت جنسی و ارزش های وی ساخته می شود نمایندگی والدین، به تنهایی و در ارتباط با یکدیگر. این اشیا internal درونی شده به طور طبیعی با تأثیرات مثبت و منفی شارژ می شوند ، مقادیری که انتقال از یک نسل به نسل دیگر را شرطی می کنند.


یک اشتباه می تواند ارزیابی سه گانه مادر و پدر و فرزند باشد بدون در نظر گرفتن این واقعیت که مادران و پدران به نوبه خود بر اساس پویایی دنیای درونی خود با کودک رابطه برقرار می کنند ، بنابراین ناخودآگاه بر کیفیت.

از قبل در ذهن کودک وجود دارد نمایندگی پدر (و از والدین در رابطه با یکدیگر) ، که زود وارد رابطه مادر و فرزند می شوند. جالب است که تأکید کنیم که چگونه حضور / عدم حضور پدر ، عشق او \ نفرت ، حسادت وی \ تمایل به کمک به دو عضو دیگر مثلث با رفتار مادرانه نسبت به کودک ارتباط دارد ، تا تغییر و تأثیرگذاری او ، به وضوح توسعه تکاملی کوچک را شرطی می کند. بنابراین هر عضو در سه گانه وظایف و مسئولیت هایی دارد ، واضح است که والدین در یک موقعیت غالب قرار دارند. همراهی کودک تا آستانه ادیپ بدون ضربه به معنای تعیین نقطه شروع بلوغ عاطفی و جنسی فرد است (مانشیا 1993).

همانطور که قبلاً گفته شد ، در تعامل مادر و کودک یکی برای دیگری به یک شی جنسی تبدیل می شود و برعکس. اما این انگیزه ها در دختر و پسر مقصد مختلفی دارند.

من به طور خلاصه به پویایی زیر اشاره می کنم ، که برای توضیحات بیشتر در مقاله های بعدی بررسی خواهد شد: در مورد کودک ، او باید شناسایی نکردن توسط مادر برای شناسایی با پدر (گرینسون ، 1968). کودک باید بتواند همان مسیر را طی کند تا بتواند با مادر همذات پنداری کند (sine qua non برای تکمیل بلوغ جنسی). با این حال ، در دو مورد متفاوت است هدف میل: برای فرزندی که مادر باقی می ماند ، برای کودک این مسئله تغییر میل از مادر به پدر خواهد بود. بنابراین فرد بسته به جنسیت جنس ، خود را در مسیری تا حدی متفاوت برای شناسایی و سرمایه گذاری شی خواهد یافت.

در این مقاله من تمایل داشتم که بدون جستجوی در محتوای ادیپ ، یک چارچوب مختصر تاریخی را ترسیم کنم ، تا با خواننده یک نقطه شروع نمادین مشترک ایجاد کنم و سپس از آنجا به موضوع بپردازم. در مقالات بعدی گفتار درباره ادیپ ادامه خواهد یافت ، در مورد منظور از آنتدیپو ، در مورد اهمیت نقش مادری و پدری برای غلبه بر سالم و صحیح این مجموعه که موارد زیادی به آن بستگی دارد ، به ویژه اگر از نظر انتقال نسل درک شود . من با پیش بینی مقاله بعدی با تأمل نتیجه می گیرم: اگر چنین باشد هدف از تجزیه و تحلیل این است که بتواند به بیمار در کار بازسازی دنیای داخلی خود کمک کند ، پر از شخصیت های والدین با مدارا و خلاق تر ، می توان گفت که هدف نهایی او فراتر از این است ، یعنی ایجاد یک پل بین نسل ها در آنچه از یک سو روایت منسجمی از ناخودآگاه فرد را ارائه می دهد و از سوی دیگر بینش جهان و ارزش های شخصیت پردازی را از یک نسل به نسل دیگر منتقل می کند.

- تبلیغات -

پیام بگذارید

لطفا نظر خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید

این سایت از Akismet برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. از نحوه پردازش داده های خود مطلع شوید.